دست نوشته های یک دیوانه

بـه سلامتیـه همـه روزای خـوشی کـه داشتیـم 
بـه سلامتیـه خاطـرات خـوبی کـه داشتیـم 
بـه سلامتیـه خـودمـون که تـو گـذر زمـان خیـلی جنبـه داشتیـم 
بـه سلامتیـه اونایی که باهاشـون روزهـا و خاطـرات خـوبی داشتیـم 
بـه سلامتیـه چشایـی کـه بـرای ایـن روزهـا عجیـب بـارونـی شـدن ...

 

+نوشته شده در جمعه 19 مهر 1392برچسب:,ساعت14:48توسط حسام.ت |

این دوازده تا شعر از کتاب مجموعه شعر های کامران رسول زاده هستش که از 50 شعر اولش انتخاب شده و از نظر من از بقیه قشنگ تر بود . یه جورایی سوز داره ...

 

مرگ

همین زندگی ست

که بی تو

سر میکنم...

***

گریه کار کمی ست

برای توصیف رفتنت...

دارم به رفتار پر شکوهی

شبیه مرگ

فکر میکنم...

***

به کسانی که فکر میکنند

تو

ساخته ی توهمات منی

میخندم.

من

هر روز

به تمام مردم دنیا

میخندم...

***

به حرف های مردم کاری نداشته باش...

به زیباییت ادامه بده

میان خیال های شبانه ام...

***

من عاشق تو نیستم،

فقط

تو را به بند _ بند بودنم اضافه کرده ام

چنان که بی تو

بودنم

دروغ کهنه ای ست

شکل زندگی...

***

من ابر باروری هستم

که هر جای شهر یاد تو می افتم

باران می بارد...

***

جهان

از چشم های تو شروع می شود

و جایی در امتداد آشفتگی موهات

به باد می رود...

***

دوستت ندارم،

این دروغ بزرگی ست

که جز تو

کسی باورش نکرد

حتی همین خودم،

که دوستت دارم...

***

این همه زیبایی به چه کار تو می آید!؟

فکرنمی کنی

باید زیباییت را

با خودم به گور ببرم...؟

***

خودم را کشتم

که به تو برسم

اما...

حالا دارم مثل یک مرده

زندگی میکنم

***

برای تو نخواهم جنگید

اما

خواهم مرد...

***

جهان حجم سنگینی

از نبودن توست

که دارم بی دلیل به دوش میکشم...

+نوشته شده در چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:,ساعت11:58توسط حسام.ت |

آری  آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه نا پیداست

من به پایان دگر نیاندیشم

که همین دوست داشتن

                                                   زیباست

 

"فروغ فرخزاد"

+نوشته شده در سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:,ساعت20:53توسط حسام.ت |

و عشق را باید

از داروخانه ها خرید

در بسته های دوازده تایی

با طعم آناناس و هندوانه...

 

"یغما گلرویی"

+نوشته شده در یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:,ساعت20:43توسط حسام.ت |

مردگان را هفته ای یک بار یادی میکنند ؛
ما ز خاطر رفتگان از مردگان هم کمتریم....

"دنیا فقط رشت_fb"

+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت20:28توسط حسام.ت |

خدایا هرکس به یادم هست به یادش باش

اگر کنارم نیست کنارش باش

اگر تنهاست پناهش باش

واگر غم داشت تو غمخوارش باش

+نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:,ساعت10:35توسط حسام.ت |

زیباترین قسم سهراب سپهری:

نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت....

غصه هم میگذرد،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود ،جامه اندوه مپوشان هرگز

+نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت12:45توسط حسام.ت |

مردان خردمند امروز،بدون ترس و نگرانی با فردا روبرو می شوند.

"ارنست سی . ویلسون"

+نوشته شده در یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:,ساعت12:32توسط حسام.ت |

راز خوشبختی در این است که بدانید دیگران دلیل خوشبختی شما هستند.

"لرد تنیسون"

+نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392برچسب:,ساعت11:35توسط حسام.ت |

مردم گفته هایت را فراموش خواهند کرد،
مردم اعمالت را فراموش خواهندکرد،
اما آنها هرگز احساسی را که به واسطه تو به آن دست یافته‌اند،
از یاد نخواهند برد !!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت13:40توسط حسام.ت |

عشق من

من برای تو دعا میکنم که هیچ گاه محتاج مرهمی بر زخم هایت نباشی

دعا میکنم که هیچ گاه چشم های زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم

دعا میکنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم

دعا میکنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد همیشه از حرارت عشق گرم باشد

من برایت دعا میکنم که گل های وجود نازنینت هیچ گاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه خانه ات دعا میکنم

که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشد

من برای خورشید آسمان زندگیت دعا میکنم که هیچگاه غروب نکند

"fb"

+نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:,ساعت4:53توسط حسام.ت |

بـــاز باران باریــــد,
خیـــــس شد خـــــاطره ها,
مرحبــا بر دل ابـــریِ هــــوا,
هـــر کجــــا هستی بــــاش...
آسمـــانت آبــــــی
وَ تمــــــام دلـــــت از غُصـــه ی دنیــــــــا خــــــــالی

+نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:,ساعت13:18توسط حسام.ت |

راه که میروم، مدام پشت سرم را مینگرم.

دیوانه نیستم،از پشت خنجر خورده ام...!

+نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:,ساعت13:6توسط حسام.ت |

بوی گنــد خیانت تمام شهر را گرفته...!

مردهای "چشم چــران" زن های "خـــائن"

پسرهای "شهــوت ران " دخترهای "پـــول پرست"


پس چه شد آدمیت ؟؟؟

چیدن یک سیــب و اینهمه تقــــاص؟!

+نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:,ساعت13:5توسط حسام.ت |

سلامتی اون لحظه ای که از همه دنیا دلت گرفته

نه کسی رو داری باهاش درد دل کنی

نه دلت میخواد کسی رو ناراحت کنی

سکوت میکنی و تو دلت میگی

خدایا شاید قسمت من این بود

شکرت که هستی

و

منو مثل آدما تنها نمیذاری!!!

+نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:,ساعت20:58توسط حسام.ت |

گذاشتی رفتی با این همه خاطرات که چی...

"امیر قیامت"

+نوشته شده در یک شنبه 30 تير 1392برچسب:,ساعت12:38توسط حسام.ت |

خدایا کم آورده ام …
در لیست آدم هایت اشتباهی شده است ؛ اسم من که ایوب نیست !!!

+نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:11توسط حسام.ت |

گاهی وقتا دلم واسه بچگیام تنگ میشه !
بزرگترین دغدغه زندگیم مشق فردام بود …

+نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:8توسط حسام.ت |

می دونی چیه رفیق ؟
حکایت زندگی ما شده مث “دکمه پیرَن”
اولی رو که اشتباه بستی تا آخرش اشتباه میری …
بدبختی اینه که زمانی به اشتباهت پی می بری که رسیدی به آخرش …

+نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:8توسط حسام.ت |

می ترسم روزی سراغم را بگیری ولی فاصله ی من و تو افقی نباشد …

+نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:7توسط حسام.ت |

زندگی‌ رو خط خطی‌ نکن ، خطاطی کن !

+نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392برچسب:,ساعت21:6توسط حسام.ت |

باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟

روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟

یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟

خاطرات خوب و رنگین

در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟

کودک خوشحال دیروز ،غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد ،آرزوها رفته بر باد

باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه

بی ترانه ٬بی بهانه، شایدم گم کرده خانه

+نوشته شده در سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:,ساعت16:49توسط حسام.ت |
سارینا

نشه اخم کنی به  اون دختر بچه ای/که گلی داره تو دستشو می خواد بهت

بفروشه،روبرگردونی و با خودت بگی فرق داری حتما آره فرق داری دایی

اون یه بچه کارگره از پایین شهر/فقر و ترس و سیاهی همراهشن

باباش معتاد دایی ببین صورتشو/جای سرخ سیلی سرد پدرشو

فقط نه سال داره تو مدرسه  نیستو/طعم تلخ کارو به دوش کشیده و

گلی که پرپر میشه تو دست مشتری/اون گلی که با تلخی ازش می خری

واسه اون گل نیست یه لقمه نونه/ضامن اینکه  کتک نخوره تو خونه

نپرس تقصیر کیه خودت می فهمی/نپرس قصه اش طولانیه دایی زمین_

پر از آدمایی که کار میکنن و یه عده ای   فقط پول دارن یه مشت عقده ای

که از کار کارگرا کاخ ساختنو/چه کسایی تو این راه جون باختنو

این چیزارو به دیگرون بگی بهت میخندن/آخه زشتیم عادت میشه واسه آدم

ولی تو قصه ی خودتو بکش نقاش/بزار هر کی هر چی هس باشه تو خودت باش

 

                                            "شاهین نجفی"

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:24توسط حسام.ت |
سارینا

دایی یاد بگیر همه چی رو تجربه کنی           ولی تو بعضی راها دیگه برگشتی نیس

به هر دستی که دس دادی دست تو بپا         دایی بترس از گرگای آدم نما

تن لخت تو بده به کسی که روح لختشو          هدیه میده بهت و پاش می افته

دایی بپا بکارت روحت خط نخوره                     این یکی پرده رو نمیشه دوخت دوباره

اگه نخونی و ندونی پس زود خام میشی         سرتو بالا نیگه دار نشه رام شی

نگی روسری روسرت محدود شدی                حدود و تو تعیین می کنی زندگی یعنی

زندونی که آزادیت دست خودت                       مگه کوه و میشه به بند کشید دایی

                               

                                              "شاهین نجفی"

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:10توسط حسام.ت |

فقط با سايه ي خودم خوب ميتوانم حرف بزنم ، اوست كه مرا وادار به حرف زدن مي كند ، فقط او ميتواند مرا بشناسد ، او حتماً مي فهمد ... مي خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگي خودم را چكه چكه در گلوي خشك سايه ام چكانيده به او بگويم:

ايــن زنـــــدگــــي  مـن اســت !

  "صادق هدایت"

+نوشته شده در دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:50توسط حسام.ت |

در زندگی زخم هایی هست كه مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند این درددهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند  و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی بکنند

"صادق هدایت"

+نوشته شده در دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:47توسط حسام.ت |

از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:


۱-ثروت، بدون زحمت


۲-لذت، بدون وجدان


۳-دانش، بدون شخصیت


۴-تجارت، بدون اخلاق


۵-علم، بدون انسانیت


۶-عبادت، بدون ایثار


۷-سیاست، بدون شرافت


این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه‌اش داد.

+نوشته شده در دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:17توسط حسام.ت |

قدر زمان حال را بدانید که گذشته هرگز برنمی گردد و آینده شاید نیاید.(گالیله)

+نوشته شده در دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:14توسط حسام.ت |

اینقدر نگوییم گل ها خار دارند،بگوییم خارها گل دارند.

+نوشته شده در دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:,ساعت13:13توسط حسام.ت |

زندگی خالی نیست
مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست 
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد

 

"سهراب سپهری"

+نوشته شده در پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:17توسط حسام.ت |

اگر زیستن را دوست داشتم ، هرگز به هنگام به دنیا آمدن نمی گریستم !

 

                                                                        "سهراب سپهری"

+نوشته شده در پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:17توسط حسام.ت |

آنکه با زندگی می سازد ، می بازد ، با زندگی نساز ، زندگی را بساز . (زرتشت)

+نوشته شده در پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:16توسط حسام.ت |